بهمن وفاجو تکله؛ بازار: بدون شک کارآفرینان موتور محرک هر جامعه ای هستند و در عرصه های مختلف می توانند در رشد و تعالی جامعه مثمر ثمر واقع شوند اما متاسفانه در دشت زرخیز مغان که می توان آن را سرزمین فرصت های بر باد رفته نامید، کارآفرینان و کارخانه داران به هیچ وجه نگاه […]

بهمن وفاجو تکله؛ بازار: بدون شک کارآفرینان موتور محرک هر جامعه ای هستند و در عرصه های مختلف می توانند در رشد و تعالی جامعه مثمر ثمر واقع شوند اما متاسفانه در دشت زرخیز مغان که می توان آن را سرزمین فرصت های بر باد رفته نامید، کارآفرینان و کارخانه داران به هیچ وجه نگاه آینده نگر و توسعه محور ندارند و ترجیح می دهند در حد توان با بدست آوردن حداکثر سود در یک مقطع زمانی تولید را نابود و آینده صنعت خود را هم به خطر بیندازند.

این مرقومه تولید پنبه و رفتار غیر عرفی و غیر اقتصادی کارخانه های پنبه مغان با تولید و کشت پنبه را بررسی می‌کند و تکیه گاه آن تجربه نگارنده بوده و هیچگونه ادعای علمی بر آن متصور نیست.

کشت پنبه در دشت مغان از دهه چهل و پنجاه شروع شده و اوج آن در دهه هفتاد بود که رفتارهای غیر اصولی کارخانه های پنبه پاک کنی به همراه کم لطفی مسئولان وزارت جهاد کشاورزی سبب شد در سال های دهه هشتاد این کشت و تولید این محصول به معنی واقعی به کما رفته و محصولی که میتوانست با ایجاد ارزش افزوده حدود ۲ هزار درصد باعث رشد و بالندگی منطقه مغان شود به یک باره از مزارع مغان رخت بر بست و جای ان را کشت‌های جالیزی و غلات گرفت این در حالی است که در مقایسه با قیمت وش پنبه یک لباس تولید شده از الیاف طبیعی پنبه مطابق انچه ما در بازار می‌بینیم به نسبت وزن مواد اولیه مصرفی بیش از ۲۰ برابر هست و تعطیل کردن و از دست دادن این همه ارزش افزوده برای یک کشور را می توان بدترین خیانت به اقتصاد آن کشور نام گذاشت.

و اما کشاورزان بخت برگشته پنبه کار دشت مغان که هنوز درصدی از پول محصول سال گذشته خود را به لطف بد عهدی برخی کارخانه دارها و ناتوانی مسئولان و همچنین بی کفایتی مسئولان جهاد کشاورزی دریافت نکرده‌اند و در سال جاری هم با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم می‌کنند و هیچ متولی، کوچکترین قدمی برای بهبود شرایط بر نمی‌دارد.

وش تولیدی کشاورزان مغان بنا بر اذعان برخی واسطه ها که برای کارخانه های خارج از استان خرید می کنند در کردستان، زنجان و اصفهان ۴۰ تا ۴۲ هزار تومان قیمت می خورد و در کنار آن سود واسطه ها، هزینه های سربار و کرایه حمل را هم اگر اضافه کنیم قیمت تمام شده هر کیلو وش پنبه برای آن ها چیزی حدود ۴۵ هزار تومان است و این یعنی فاجعه برای کشاورز پنبه کار دشت مغان. کشاورزی که محصولش توسط کارخانه داران دلال مسلک بز خری می شود و نکته جالب قضیه آنجاست که هرچقدر از غرب مغان یعنی اصلاندوز و دره یورت به سمت شرق مغان یعنی بخش تازه کند و بابک و بیله سوار بررسی کنیم قیمت های واسطه ها و کارخانه دارها پایین‌تر می آید. مثلا در کارخانه های اصلاندوز و مراکز خرید اولتان و آغدام پنبه ۳۲ هزار تومان در کارخانه های اطراف شهر پارس آباد و مراکز خرید نزدیک شهر ۳٠ هزار تومان و فاجعه بارترین منطقه که بیشترین تولید را هم دارد بخش تازه کند و مناطق کشاورزی قره باغلو و گوردیگل بیله سوار است که قیمت ها از ۲۶ هزار تا حداکثر ۲۸ هزار تومان است.

با این حساب متولیان بخش کشاورزی و مقامات و مسئولان بالادستی حتی نهادهای مذهبی و امامان محترم جمعه شهرستان های مغان هیچ واکنشی تا به امروز به این بی کفایتی ها و بی مسئولیتی های مسئولین امور نداشته اند و تولید کنندگان پنبه که به جرات می توان نام آن ها را جهادگران عرصه تولید نامید در میدان مبارزه با ناعدالتی ها تنها هستند و انچه را که در سنگر تولید و با مایه جان پرورش داده و تولید کرده اند به ثمن بخس به کارخانه داران دلال مسلک و واسطه ها واگذار می‌کنند.

بدون شک این روند تولید طلای سفید در دشت مغان را تهدید به نابودی می کند و همان کارخانه داران دلال مسلک که کمر همت به نابودی کشاورزان پنبه کار و کشت پنبه بسته اند بزرگترین ضرر و زیان را از این موضوع خواهند دید و در صف دوم این ضرر و زیان نیروی کاری هست که در مزارع مشغول هستند و آن ها هم قسمت عمده درآمد خود را از دست می دهند و فقر ناشی از آن دامن جوامع شهری منطقه را خواهد گرفت و با این روند چشم اندازی برای تولید و توسعه کشت طلای سفید که منافع اقتصادی بالایی برای آحاد جامعه دارد متصور نیست.

بنابراین مسئولان و بزرگان منطقه باید دغدغه این موضوع را داشته باشند و اجازه ندهند افرادی که خود را کارآفرین و کارخانه دار معرفی می کنند با خون این ملت بدین گونه تغذیه کنند.

انتهای پیام/
منبع خبر: بازار