بازار، گروه بین الملل: سایت تحلیلی اسپشیال اوراسیا در مقاله ای نوشت: مسیرهای حمل و نقل جایگزین اتحادیه اروپا به طور فعال در حال بررسی راه های جایگزین برای مسیرهای تحت تسلط روسیه با تمرکز بر کریدور میانی (ترانس خزر) است و هدف آن مشارکت کشورهای آسیای مرکزی در پروژه دروازه جهانی خود است. ترجمه […]

بازار، گروه بین الملل: سایت تحلیلی اسپشیال اوراسیا در مقاله ای نوشت: مسیرهای حمل و نقل جایگزین اتحادیه اروپا به طور فعال در حال بررسی راه های جایگزین برای مسیرهای تحت تسلط روسیه با تمرکز بر کریدور میانی (ترانس خزر) است و هدف آن مشارکت کشورهای آسیای مرکزی در پروژه دروازه جهانی خود است.

ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.

تحول استراتژی اتحادیه اروپا در قبال کشورهای آسیای مرکزی – از اصلاحات مبتنی بر کمک به تمرکز استراتژیک بر امنیت انرژی و همکاری بین کشوری – در سال ۲۰۲۲ وارد مرحله جدیدی شد. ملاحظات ژئوپلیتیک به طور فزاینده ای بر تعامل اتحادیه اروپا به ویژه در مقابله با روسیه تأثیر گذاشت و نفوذ قابل توجه چین باعث می شد اتحادیه اروپا مسیرهای حمل و نقل جایگزین را دنبال کند، روابط را نهادینه کند و بر حوزه های اولویت دار مانند انرژی و فناوری های دیجیتال تاکید کند. کشورهای آسیای مرکزی از طریق سیاست چند بردار، تعادل استراتژیک را در میان تنش های جهانی حفظ می کنند.

استراتژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی

از دهه ۱۹۹۰ مشارکت اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی از اصلاحات اقتصادی داخلی به درک اهمیت منطقه برای امنیت انرژی پیشرفت کرده است. همکاری در مسائل امنیتی پس از سال ۲۰۰۱ با سند دکترینال ۲۰۰۷ گسترش یافت که زمینه هایی مانند حقوق بشر، اقتصاد، محیط زیست، انرژی، امنیت و حمل و نقل را مشخص می کرد. به روز رسانی استراتژی ۲۰۱۹ تمرکز را به همکاری های بین کشوری و منافع تجاری به ویژه با قزاقستان و ترکمنستان تغییر داد. آخرین نشست و مجمع، مانند آنچه در می ۲۰۲۳ در آلماتی برگزار شد، راهبرد بروکسل در منطقه و تمایل جمهوری‌های آسیای مرکزی برای تعامل بیشتر با اتحادیه اروپا را تأیید کرد.

استراتژی اتحادیه اروپا برای آسیای مرکزی نشان دهنده اهمیت استراتژیک منطقه است و هدف آن تعمیق همکاری از طریق مشارکت غیر انحصاری مدرن است

آسیای مرکزی با اهمیت ژئوپلیتیکی غنی، منابع انرژی فراوان و نقش تاریخی به عنوان چهارراهی بین اروپا و آسیا عرصه دائمی برای جنگ قدرت جهانی بوده است. بافت تاریخی منطقه که با «بازی بزرگ» در قرن نوزدهم و پویایی جنگ سرد در قرن بیستم تجسم شده است، بر اهمیت پایدار آن تأکید می‌کند. در چشم‌انداز ژئوپلیتیکی معاصر، آسیای مرکزی در نظریه هارتلند مکیندر مرکزیت دارد و کنترل بر منطقه در شکل‌دهی به سرنوشت جهانی تأثیرگذار است. زبیگنیو برژینسکی بر ضرورت جلوگیری از ظهور قدرت های منطقه ای مانند اتحاد جماهیر شوروی در گذشته و چین در حال حاضر که به طور بالقوه می تواند منافع ایالات متحده و برتری جهانی را به چالش بکشد، تاکید کرد.

استراتژی اتحادیه اروپا برای آسیای مرکزی نشان دهنده اهمیت استراتژیک منطقه است و هدف آن تعمیق همکاری از طریق مشارکت غیر انحصاری مدرن است. طرح بروکسل با توجه به شرایط و ویژگی‌های داخلی متنوع هر کشور آسیای مرکزی در تضاد با سیاست‌های چین و روسیه است، در حالی که همزمان ممکن است در تضاد یا حمایت از استراتژی ایالات متحده آمریکا در منطقه باشد.

در واقع آسیای مرکزی در طرح یک کمربند یک جاده پکن که به دنبال ایجاد پل ارتباطی بین اروپا و آسیا و تقویت روابط تجاری است، جایگاهی محوری دارد. سرمایه گذاری های چینی در منطقه نقش مهمی در حمایت از توسعه سیاسی و اجتماعی-اقتصادی ایفا کرده است. روسیه منطقه آسیای مرکزی را به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ خود می داند و هدف آن حفظ نفوذ با پایگاه های نظامی و آموزش (ترویج مدارس روسی زبان) در منطقه است.

سیاست اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی منعکس کننده تغییر ژئوپلیتیکی است که تحت تأثیر تنش های بروکسل با مسکو و پکن قرار دارد

ایالات متحده آمریکا اگرچه دفتر ارتباط ناتو خود را در سال ۲۰۱۷ در تاشکند بست، اما همچنان در منطقه به ویژه در دیپلماسی فرهنگی و تجارت با هدف حفظ حضور به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر بازیگران منطقه ای مانند روسیه، ایران و چین درگیر است. بنابراین مرحله فعلی سیاست اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی منعکس کننده تغییر ژئوپلیتیکی است که تحت تأثیر تنش های بروکسل با مسکو و پکن قرار دارد. تاکید بر مسیرهای حمل و نقل جایگزین و مشارکت در پروژه گلوبال گیت وی، بر یک دستور کار استراتژیک برای کاهش وابستگی تاکید می کند.

ارزیابی ریسک استراتژی اتحادیه اروپا در منطقه آسیای مرکزی

استراتژی در حال تحول اتحادیه اروپا خطر تشدید تنش های ژئوپلیتیکی در منطقه را به همراه دارد که بر روابط با روسیه و چین تأثیر می گذارد. رقابت بالقوه بر سر منابع انرژی و مسیرهای حمل و نقل ممکن است پویایی منطقه را تشدید کند. کشورهای آسیای مرکزی، در حالی که از انعطاف‌پذیری راهبردی بهره می‌برند، با چالش عبور از فشارهای خارجی فزاینده و پیامدهای بالقوه تغییرات ژئوپلیتیکی مواجه هستند.

تحلیل سناریوها

تعمیق تعامل اتحادیه اروپا و آسیای مرکزی، نهادینه سازی بیشتر و تلاش های مشترک منجر به تقویت روابط اقتصادی و استراتژیک و کاهش وابستگی به روسیه و چین می شود.

افزایش تنش های ژئوپلیتیکی – تشدید تنش‌های اتحادیه اروپا، روسیه و چین در منطقه می‌تواند به محیطی چالش‌برانگیز منجر شود و بر ثبات اقتصادی و سیاسی تأثیر بگذارد.

قانون تعادل منطقه ای کشورهای آسیای مرکزی به اعمال سیاست های چندجانبه، متعادل کردن تعامل بروکسل با روابط با مسکو و پکن و تقویت انعطاف پذیری در میان عدم قطعیت های جهانی ادامه می دهد.

استراتژی اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی هم فرصت ها و هم چالش ها را ارائه می دهد. جهت کاهش خطرات، تلاش‌های دیپلماتیک پایدار بسیار مهم است. تشویق مشارکت فعال کشورهای آسیای مرکزی در شکل دادن به تعامل رو به رشد می تواند ثبات را تقویت کند و به انعطاف پذیری اقتصادی و ژئوپلیتیکی منطقه کمک کند.

نظارت بر پویایی آسیای مرکزی با توجه به اینکه همکاری و انسجام منطقه‌ای برای شکوفایی کلی منطقه ضروری است، از اهمیت بالایی برخوردار است. ثبات منطقه به مدیریت موفقیت آمیز چالش های همسایه افغانستان بستگی دارد که با مسائل منطقه ای مانند کمبود آب ترکیب شده است.

نفوذ بازیگران خارجی از جمله روسیه، چین، هند، ایران، ترکیه و پادشاهی های عرب خلیج فارس لایه ای از پیچیدگی را اضافه می کند. در حالی که تلاش های مشترک می تواند به ثبات منطقه ای کمک کند، پتانسیل بی ثباتی ثابت است و خطراتی را برای پروژه های تجاری و حمل و نقل حیاتی به همراه دارد. تأثیر متقابل این عوامل بر نیاز به نظارت هوشیارانه و دیپلماسی راهبردی برای غلبه بر مشکلات احتمالی تأکید می کند و اطمینان حاصل می کند که آسیای مرکزی در مسیر توسعه پایدار و انعطاف پذیری در مواجهه با چالش های چند وجهی باقی می ماند.

انتهای پیام/
منبع خبر: بازار