دو هفته پیش که بنا به رسم مالوفِ ماهیانه، صله ارحامی به جا آورده و چند ساعتی در گرمی، مهمان والدین بودم در کوچه و خیابان با چند فقره خودرو با پلاک #گیلان مواجه شدم که از هیاهوی کرونای شمال، بار و بندیل بسته و به هوای دید و بازدید پیش از عید هم که شده، به بستگانشان در گرمی و دهات اطرافش پناه بیاوردند.

دو هفته پیش که بنا به رسم مالوفِ ماهیانه، صله ارحامی به جا آورده و چند ساعتی در گرمی، مهمان والدین بودم در کوچه و خیابان با چند فقره خودرو با پلاک #گیلان مواجه شدم که از هیاهوی کرونای شمال، بار و بندیل بسته و به هوای دید و بازدید پیش از عید هم که شده، به بستگانشان در گرمی و دهات اطرافش پناه بیاوردند.
این امر شاید در نگاه اول حائز نکته خاصی نباشد و اصلا هم خوبیت ندارد که آدم درب خانه و شهرش را به روی فک و فامیل مهاجرش ببندند ولی وقتی پای جان اهالی یک شهر در میان باشد باید هر نکته بهداشتی، کاملا مهم و جدی تلقی شده و قضیه را به قضا و قدر نسپرد. این در حالی ست که اگر حرف های مسئولین ذیربط استانی ، در مورد وضعیت بحرانی #شهرستان_گرمی در مقایسه با سایر شهرهای استان، کنار این موضوع قرار داده شود، به نتایج فاجعه باری خواهیم رسید.
این یک واقعیت است که از ده‌ها سال پیش، شهرهای مختلف گیلان و مازندران پذیرای تعداد زیادی از مهاجران اهل گرمی و روستاهای آن بوده اند که به واسطه کمبود کار، عزم شمال کرده و آنجا در کارهای مختلف ساختمانی مشغول شده و بسیاری خانه و زندگی تشکیل داده و ماندگار شده‌اند که بخش عظیمی از آنها در شهرهای مختلف مثل محمودآباد و رشت ساکن شده اند و حالا با تعطیلی مدارس و خطرناک شدن اوضاع، کمی زودتر از همیشه به منطقه آبا و اجدادی بازگشته اند و این امر لزوم مراقبت بیش از حد ، در روابط خود با اطرافیان را طلب می کند.
از سوی دیگر انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی همین ۲۰ روز پیش، پرشورتر از هر جایی ، در این شهر برگزار گردید و ارتباط تنگاتنگ بخش های زیادی از اقشار مختلف جامعه با هم و همچنین برگزاری گردهم آیی ها و جلسات پرشمارِ پرجمعیت از مهمترین دلایل انتقال این ویروس می تواند باشد و افزون بر همه آنها باید اذعان کرد که یکی از قطبهای درگیر در این انتخابات سال‌ها مقیم گیلان بوده و تعداد زیادی از اعوان و انصارش مدت‌ها در منطقه مستقر بوده و در همین حال رفت و آمد زیادی داشته و پتانسیل آن را دارند که در مظان تماس با دارندگان ویروس قرار گرفته و ناخودآگاه در نقش ناقل ظاهر شوند و این امر قضیه را پیچیده تر از پیش می کند.
برای جلوگیری از یک قتل عام گسترده در شهرهای کوچک و کم امکانات لزوم رعایت بهداشت فردی و وضع قوانین سفت و سخت در زمینه قرنطینه شهری، کمترین انتظار از مراکز تصمیم‌ساز شهرستان است تا در حفظ جان خود و شهروندان کوشا باشند. این یک امر اثبات شده در زمینه این بیماری به شدت شایع است که: “آتش که گرفت خشک و تر می سوزد” و باید بیشترین تلاش را در جهت پایین آوردن احتمال بروز آتش سوزی را مبذول داریم.
این نوشته به هیچ عنوان قصد بی حرمتی به همشهریان هجرت کرده به دیگر شهرها و استانها را ندارد و همه اعضای یک پیکریم که به یک حصر خانگی یکی دو ماهه محکوم شده ایم و سهل انگاری هر کداممان می تواند زحمات هزاران نفر را به باد دهد که می دهد متاسفانه!