همه ما تجربه مواجهه با بازاریاب های کالاهای مختلف را به صورت حضوری و غیر حضوری تجربه کردیم که در این معامله فروشنده به دنبال سود بیشتر و خریدار به دنبال خرید ارزان و با کیفیت است اما در این رقابت هر کدام که بتواند طرف مقابل را متقاعد سازد بی شک برنده میدان معامله خواهد بود.
این روزها یک تعداد از کارفرمایان در حال جذب بازاریاب برای جلب مشتریان کالای خود هستند. کارفرمایان انتخاباتی حکم همان کالای بنجل و درس پس داده را دارند که نخواهند توانست با شگردهای انتخاباتی خود بار دیگر نظر مشتریان را جلب کنند. اما در این میان بازاریاب ها با توجه به اشتیاق کارفرمایان برای رسیدن به پست ها،در صدد هستند از این بازار پورسانت خوبی عایدشان شود.
این پورسانت ها می تواند به صورت مالی،وعده های انتصاب، استخدام ، برآوردن آمال های حزبی و جناحی و حتی در سطح نازل تر تا وعده هایی مبنی بر آسفالت محلات و وام ناچیز و کم بهره و از این قبیل باشد.
نتیجه این نوع معاملات از سوی بازاریاب های انتخاباتی سبب می شود افرادی انتخاب شوند که علی رغم همه تبلیغات بازاریابان سنتی و مدرن، مرغوبیت لازم را نداشته و کیفیت کالای ارایه شده برای مشتری تا حتی نازل باشد که نتیجه آن برای خریدار در حد فاجعه باشد.
تنها توصیه های که می توان کرد که کالای دست دوم نخرند، کالای استانی و گارانتی دار بخرند و با درس گرفتن از تاریخ کالاهای چند منظوره خریداری کنند.
- نویسنده : امید بایرامزاده