در تاریخ هر شهر و دیاری، شخصیتهایی بودهاند که بر اساس ویژگی منحصربهفردی که داشتهاند توانستهاند خود را بهعنوان الگو معرفی کنند.
در این میان تاریخ اردبیل نیز همواره شاهد حلول و ظهور انسانهایی بوده که در طول حیات عمرشان توانستهاند برای کشور افتخارآفرینی کنند و نام نیک از خود به یادگار بگذارند.
شهری که مهد و مآمن بزرگانی چون شیخ صفیالدین اردبیلی، آیتالله مقدس اردبیلی، آیتالله مشکینی، آیتالله مروج، حجتالاسلام جعفری، آیتالله عاملی، دکتر جابر انصاری، پرفسور رسول خدابخش، دکتر دادمان، استاد بابا صفری و حسن احمدی، تاج الشعرا یحیوی، بیضاء اردبیلی، رحیم و سلیم موذن زاده و علی دایی و حسین رضازاده و بسیاری دیگر بوده است که همواره مایه فخر و مباهات بودهاند.
اما امروز باید از یکی از اسطورههای اردبیل سخن بگوییم که هم سردار سپاه است و هم سردار دلها. فرماندهی که اسطوره جهاد است اما ایاق و سنگ صبور جوانان و کهنسالان اردبیلی است.بلی؛ سخن از سردار جلیل بابازاده قانع، فرمانده مقتدر و باصلابت و بامحبت سپاه استان اردبیل است که حالا در مرز ۵۵ سالگی قرار دارد.
بهانه نام بردن از چنین فرماندهی، ماجرای تروریست خواندن سپاه از سوی ایالاتمتحده آمریکاست. شاید درک این مساله که این اقدام آمریکاییها کاملاً سیاسی و با نگاه خصمانه بوده است، برای اردبیلیها راحتتر باشد. چراکه آنها بهخوبی چهرههایی از سپاه را میشناسند که انگیزهها و عقاید آنها برایشان روشن و مسجل است.
سردار بابازاده یکی از همین چهرههاست که محبوبیت زیادی در بین اردبیلیها دارد و این چیزی نیست که کسی منکرش باشد. برای شهروندان اردبیلی عجیب است که ناگهان و به خاطر یک اقدام سیاسی، از امروز به یکی از اسطورههای خود بعنوان “تروریست” نگاه کنند.
اگر آمریکاییها درک درستی از این نگاه شهروندان ایرانی به پاسداران میداشتند، هیچگاه چنین اقدام خصمانهای را انجام نمیدادند.
اتفاقا از روزی که سپاه تروریست خوانده شد، همگرایی بسیار جدی در بین همه بخشها، جناحها و نهادها در حمایت از این نهاد شکل گرفت و چهبسا، عدو، سبب خیر بسیار شد.
حال که چنین فرصت همگرایی ایجادشده است، فرصتی مناسب برای سپاه نیز پدید آمده است تا دورانی جدیدتر را در حیات خود آغاز کند. این شرایط در حالی برای سپاه پدید آمد که شاهد تغییر فرماندهی کل آن نیز بودیم.
سپاه میتواند فرصت همگرایی را به فال نیک گرفته و شیوههای جدید و هر چه موثرتری را در تعامل همگانی و پاسداری از مرزهای انقلاب به کار بندد.
حالا میتوان روی حمایت بیش از پیش جناحها و افراد از سپاه برنامهریزی کرد و زمینههای تقویت ارتباطات و تعامل سازنده بین این نهاد و بخشهای مهم دیگر را فراهم کرد.
سپاه قطعاً با خردورزی، خواهد توانست از شرایط پیشآمده، بهترین بهرهبرداری را کرده و از تهدیدها، یک فرصت بسازد. فرصتی برای تقویت تعامل با بخشهای متعدد عرصه سیاسی و قوای اجرایی و تقنینی و قضایی.
بدون شک در این دوران تازه، چهرههایی همچون سردار بابازاده، این توانمندی را دارند تا زمینهساز تعاملات قویتر و اساسیتر سپاه با بخشهای مختلف باشند و اصولاً باوجود چنین چهرههای اهل تعاملی، میتوان شرایط جدید پیشآمده را بهخوبی مدیریت کرده و فرصت تعاملات هر چه بیشتر را برای کشور و کلیت نظام با زیرمجموعههای خویش فراهم کرد.
انتهای پیام/
- نویسنده : مصطفی محمدی
- منبع خبر : ماهنامه ادراک