سی و یکم شهریور ماه سال ۱۳۵۹ در شرایطی که جمهوری نوپای اسلامی ، پس از گذشت نزدیک به سه سال استقرار، بنا گاه توسط رژیم بعث عراق مورد هجوم قرار گرفت.

سی و یکم شهریور ماه سال ۱۳۵۹ در شرایطی که جمهوری نوپای اسلامی، پس از گذشت نزدیک به سه سال استقرار، بنا گاه توسط رژیم بعث عراق مورد هجوم قرار گرفت.
جنگی کاملاً نابرابر ، با امکاناتی نابرابروشرایط نابرابر، از جهات سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و نظامی.
انقلاب اسلامی که ازبدو پیروزی تا آن زمان ، همواره از جانب غرب و رهبری آن بلوک ، یعنی آمریکا تحت فشار شدید قرار داشت؛ زیرا در مصاف مستقیم با آنها به سر می برد ، آمادگی چنین تجاوزی را نداشت ؛ علی الخصوص که در داخل کشور نیز جناحهای وابسته به غرب ، با ایجاد هیاهوهای تبلیغاتی ونیز درگیریهای نظامی در گوشه و کنار مملکت ، توان دولت نوپا را تضعیف نموده و انجام امور را برای مسئولان عملاً مشکل و دشوار می ساختند.
ازسوی دیگر نیروهای نظامی کشور نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب و رویدادهای پیاپی ناشی از سران خائن و فرصت طلب خود ، هنوز مراحل بازسازی را به طور کامل پشت سر ننهاده وطبعاً در شرایط آسیب پذیری به سر می بردند ، جنگ ناخواسته بر ما تحمیل گردید.
محاصره اقتصادی نیز بر مشکلات کشور می افزود ؛ چرا که ارتش تقریبا” از هم پاشیده وقت با وابستگی به سلاح و مهمات بلوک غرب ، یارای مقابله با ارتش منظم و یکپارچه و سازماندهی شده طی هجده سال در عراق را نداشت ، ضمن آنکه هرلحظه وهر روز سخاوتمندانه ، بر تجهیزات وساز و برگ نظامی آن کشور افزوده می شد ودر مقابل ، ادوات و تجهیزات ما در جبهه ها با آسیب هایی که بر آنها وارد می آمد ، روز به روز کاسته می شد واین معادله ای بود که در مناطق نظامی بین دو کشور برقرار بود.
دراین میان، آمریکا دشمن سرسخت و آشتی ناپذیر انقلاب ما، که فرصت را برای افزایش و ناگزیر ساختن ما به سازش وتسلیم مغتنم یافته بود، نه تنها دربرابر این تجاوز موضع منصفانه ای اتخاذ ننمود ، بلکه به طور آشکارا مواضع خویش را نسبت به رژیم بغداد ملایمت آمیز ونرمجویانه کرد تا رژیم عراق از ادامه تجاوز و اشغال انصراف ننموده و همچنان به ادامه تجاوز علاقه نشان دهد.
ارتش عراق که براساس محاسبات دقیق از وضعیت و شرایط داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ، فتح یک هفته ای تهران را تعقیب می نمود ، در روزهای نخست حمله ، بدون آنکه با مانع جدی در مرزها برخورد کند ، گستاخانه به داخل خاک ما هجوم آورده و همچنان به پیش می راند تا آنجا که خود را درپشت دروازه های خرمشهر و اهواز دیده وبا مشاهده این وضعیت ، به تداوم تجاوز علاقه مند گردیده بود.
در چنین‌اوضاع و احوال، امام (ره) به خروش آمد وندای ملکوتیش دلهای شیفتگان انقلاب و جمهوری اسلامی را مطمئن وآرام نموده وملت یکپارچه به جوش وخروش آمد.
دشمن که در روزهای اول و دوم تجاوز مقاومت جدی چشمگیر در برابر خود مشاهده نکرده بود، به هنگام هجوم به خرمشهر ومصاف با مردم این شهر ناچار از قبول این واقعیت گردید که آنچه تاکنون بر آورد و محاسبه گردیده بود؛ فرضیه ای پیش نبوده و بین خیالپردازیها و واقعیات بسیار فاصله است.
پس از اشغال خرمشهر قهرمان ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعضای محدود و امکاناتی محدود و آموزش کم ، تحت فشار وسیع و گسترده از جانب بنی صدر و اطرافیانش به میدان آمد تابه مدد نیروهای مردمی در کنار بدنه ارتش قهرمان ، یعنی نیروهای متعهد و دلسوزی که عاشقانه کوشش داشتند تا ننگ ذلت بر دامان کشور و انقلاب ومردم ننشسته و وطن را از اشغال بیگانگان رهایی بخشند و حماسه ها شگفتیها بیافریند.
اگر سپاه در آن شرایط وآن ایام آن همه مشکل و نابسامانی داشت ، اگر امکانات وادوات سنگین وزرهی در اختیار نداشت ، اگرفاقد آموزش رزم کلاسیک بود واگر عده ای محدود وناکافی در اختیار داشت ، اما در عوض ، ایمان وصلابتی چون کوه و عشقی بی پایان وفناناپذیربه خدا وامدادهای الهی داشت واین اعتقاد و ایمان به مبداء معاد عاملی بود تا مرگ را با آغوش باز پذیر بوده و شهادت را کمال مطلوب بداند. وبرای رسیدن به آن جبهه و جنگ را به شهر و روستا و خانواده و آرامش ورفاه ترجیح دهد.
از این پس بود که خلق حماسه ها آغاز شد، سراسر جبهه ها ، آوردگاه تن وتانک بود ومکان رویارویی عشق و ایمان با کفر والحاد وعجیب آنکه در آن شرایط براستی نابرابر ، تانک از مقابله با انسان کلاش بدست عاجز و ناتوان بود.

بنگر به شکوه سوی حق تاختنش /
بر قله عشق پرچم افراختنش/
فتح است در این معرکه سر دادن او/
بُرد است دراین میانه جان باختنش.

سرداران سرافرازی همچون باکری ها، کلاهدوزها، بروجردی ها، باقری ها ، بقایی ها ، همت‌ها، برزگرها، کریمی‌ها ، بنی هاشم‌ها ، واحدی‌ها، خرازی ها، دقایقی ها، زین الدین ها، یسری ها، پوستی ها، کاوه ها، عالشی ها یک به یک در کناردلیر مردان سرافرازان گمنام بسیجی به همراه دلاور مردان ارتشی چون شیرودی ها، کشوری ها،آب شناسان ها، غفور جدی ها ، بابایی ها و هزاران تن دیگر از صاحب منصبان و گمنامان ارتش جمهوری اسلامی، نه تنها دنیا را به تعجب وناباوری مواجه ساختند ، بلکه دشمن نیز از این حماسه جاوید و مقاومت پرشکوه به شگفتی افتاد.
بدون شک اگر امروز سایه امنیت و آرامش به فضای کشور مستولی است واگر امروز قادریم از هر نقطه خاک کشورمان به آسودگی دیدن کنیم و سر افرازانه آن را جزو قلمرو کشور و حاکمیت دولت خویش بدانیم واگر امروز پرچم پرافتخار میهن اکنون در تمامی نقاط کشور ،دراهتزاز است به خاطر آن همه رشادتها ، جسارتها ، ایمان هاومقاومت های دلیرانه ایست که فرزندان بلند همت وجوانمردما، فداکارانه و ایثار گرانه از خود نشان دادند تا ایران اسلامی همچنان باقی بماند و برخلاف انتظار و محاسبات دشمنان کینه توز انقلاب از خطر تجزیه و سقوط باقی بماند .
بنا براین ، برماست که خاطره آن همه رشادتها، گذشتها وفداکاریها را پاس بداریم و یادشان را در درون و برون قلبمهایمان زنده نگه داریم که این وظیفه فرد فرد ماست ، که امنیت و آسودگی امروز ما در سایه تلاشها کوششهای دیروز آنهاست وبودن امروز ما به خاطر نبودن آن اسوه های بلند مرتبه در بین جمع امروز ماست.
هفته دفاع مقدس را هرچه بهتر وبا شکوه تر ارج نهیم وبه روح بزرگ شهدای این حادثه بزرگ تاریخی درود فرستیم وبکوشیم تا راه مقدس آنها را در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی، همچنان ادامه داده و هوشیار باشیم و بدانیم که اگر دشمنان آشتی ناپذیر انقلاب در فاز نظامی به اهداف خود نرسیدند؛ در ابعاد دیگر این نزاع تاریخی حق وباطل همچنان جاریست وبر ماست تا این مسیر دشواروسرنوشت ساز را بی امان ادامه دهیم
عظیم دشتی مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه پژواک اردبیل